قهوه در منابع طب ایرانی

قهوه

نویسنده : دکتر مجید بازدید وحدتی

ماهیت قهوه

قهوه که در مخزن الادویه از آن به بُنّ نیز یاد شده است میوه ی درختی است کوهستانی که در یمن و حبشه و بتاویه از جزایر زیربادات (نزدیک ونزوئلای امروزی) می روید. درخت قهوه شبیه به درخت زالزالک است و هم به صورت جنگلی خودرو رشد می کند و هم به صورت بستانی در مزارع کشت می شود. بهترین قهوه ی بستانی در بیت الفقیه یمن کاشت می شود که دانه های سبز متوسط و خوشبویی دارد. قهوه ی بوداده ی کوبیده چرب، خوش طعم و خوش رایحه می باشد. درخت آن ساقه ای به ضخامت انگشت شصت دارد و ارتفاع آن به دو تا سه متر می رسد. گلی سفید رنگ دارد و میوه ی آن درون غلافی سیاه رنگ به بزرگی یک فندق قرار دارد که البته پوست آن نازک تر از پوست فندق است. درون غلاف دو مغز سبز رنگ وجود دارد که در پرده ای نازک پیچیده شده است. در وسط هر مغز شکافی مانند شکاف هسته ی خرما وجود دارد ولیکن از آن پهن تر و کوچک تر است

 بهترین نوع قهوه تازه ی سنگین سبز رنگ یمنی آن است که در ته ظرف آب برود. پس از آن نوع حبشی ، و سیاه آن بسیار بد و تلخ و بد طعم و سپس نوع بتاوی آن که سفید و بزرگ تر و سبک تر از یمنی و حبشی است. پوست قهوه ی تازه دارای کمی رطوبت، چسبندگی، حلاوت و عفوصت است که وقتی خشک گردد حلاوت آن کم می شود و به تدریج از بین می رو.

 در مورد چگونگی کشف قهوه روایت های متفاوتی گفته شده است. در مخزن الادویه آمده است شیخ ابوالحسن شاولی رحمه االله تعالی که در کوهستان یمن صومعه داشت و مریدان او به سبب کثرت شب بیداری و ریاضت کسل می شدند به طور اتفاقی قهوه را یافته خوردند و موجب رفع کسل ایشان شد و این را به دیگران گفتند آنها نیز خورده و نفع یافتند به شیخ خود گفتند و او حکم نمود که آن را در آب جوش داده آب آن را بیاشامند پس چون این میوه را در آب جوش داده آب آن را می آشامیدند باعث رفع کلال و ملال ایشان می شد. رفته رفته قهوه شهرت پیدا نمود و به وسیله ی تجار به مناطق مختلف راه پیدا کرد و اهل هر منطقه به نحو خاص خود از قهوه استفاده بردند. اهل یمن و نواحی آن پوست بیرونی آن را که قشر نامند به خصوص پوست تازه را در آب جوش داده صاف کرده گرم و نیم گرم پیاله ای بزرگ پیش از طعام و اکثراٌ بعد از غذا می آشامند. طعم آن آب نیز مایل به شیرینی و عفوصت می باشد خصوصاً تازه آن. البته در بیشتر مناطق مغز قهوه را استفاده می کنند؛ به این صورت که بعضی خام و بعضی نیم بریان که جوزی رنگ* شود و بعضی بریان که قریب به احراق رسد ، بعضی نیم کوفته و بعضی نرم کوفته در آب طبخ داده بعضی اندک غلیظ و بعضی بسیار رقیق و بعضی متوسط و بعضی صاف کرده و بعضی صاف نکرده می آشامند و مردم اروپا با قدری شیر و نبات می آشامند

مزاج قهوه

در طبع و مزاج قهوه اختلاف است، حکیم میرعمادالدین محمود شیرازی در آخر رساله افیونیه [۴ [خود در بیان قهوه نوشته اند که سرد و خشک در درجه دوّم است به جهت آنکه کیفیتی غالب بر طعم و رایحه و رنگ آن وجود ندارد که دلالت بر حرارت آن نماید و به تجربه یافته اند که سردی آن به سرحد اضرار نمیرسد و در تساوی و غلبه هر یک از برودت و یبوست بر دیگری حکم قطعی نداده است. میرزا قاضی در رساله خود آورده است که به تجربه یافته که سردی قهوه در درجه اول و خشکی آن در درجه دوّم است. حکیم سالک الدین یزدی در مورد مزاج قهوه نوشته است که برودت آن در اول درجه ی دوم و یبوست آن از درجه ی سوم است ، چون افراط در خوردن قهوه یبوست دماغ و بیخوابی و خشکی مزاج به وجود می آورد. شیخ داود انطاکی گفته که به دلیل تلخی پوستش گرم در اول و خشک در دوّم است حال آن که ممکن است پوست آن گرم ولی مغز آن معتدل و یا سرد در اول باشد و آنچه دلالت بر برودت قهوه می کند عفوصت آن است. به تجربه رسیده که جهت تجفیف رطوبات و سرفه بلغمی و نزلات و تفتیح سده ها و ادرار بول نافع است و اینها نیز دلیل حرارت و یبوست آن است و حکیم مؤمن [۳] نوشته که ظاهراً در گرمی معتدل و خشکی بر آن غالب و قشر آن گرمتر و خشک تر از مغزش می باشد. مؤلف گوید شاید که مرکب القوی باشد خصوص تازه آن جهت آنکه در آن دو جزء است یکی لطیف هوایی حار رطب و دیگری کثیف ارضی بارد یابس که به جزء اول افعال و آثار حرارت از تفریح و تلطیف و تفتیح و نضج و ادرار و تلیین و غیرها از آن صادر میگردد و به جزء ثانی افعال و آثار برودت و یبوست از تسکین حرارت تشنگی و ثوران و غلیان و دم حدت صفرا و لذع آن و منع نوم و یبوست دماغ و غیر اینها از آن ظاهر می شود. پس قهوه هر چه تازه تر باشد جزء اول به خصوص در قشر آن بیشتر بوده و چون کهنه گردد به تدریج کم و زایل می شود. هر چقدر که قهوه را بریان کنند این جزء نیز کمتر و زایل می گردد.

پس به طور کلی می توان گفت قهوه ی تازه به خصوص قشر خام آن مایل به حرارت و یبوست است و کهنه ی آن به خصوص بریان آن بارد و یابس و هر چه کهنه تر گردد و بیشتر بریان کنند بر برودت و یبوست آن افزوده می شود.

خواص قهوه

اطبای شریف بیان فرموده اند که قهوه دارای خاصیتی پادزهری می باشد که سبب می شود آشامیدن آب مطبوخ آن به فتح سدد کمک کند. همچنین مسکن اوجاع و ثوران و غلیان خون و حدّت و لذع صفرا و سودا و احتراق آن و مرقّق و مصفای اخلاط و غلظت آنها است و از این رو در حمیات دمویه و صفراویه و سوداویه خصوصاً در اوایل و بعد از بروز حصبه و آبله و ربع** مفید است. برای درمان یرقان سودمند بوده و ملین طبع و مدر بول و مجفّف رطوبات می باشد. به جهت سرفه ی بلغمی و نزله ها و تقویت معده و منع صعود ابخره نافع است. قهوه برای رفع خستگی و اکثر انواع صداع و درد چشم و مالیخولیا خصوصاً احتراقی آن مفید است. همچنین برای جلوگیری از غلظت و نیز انجماد اخلاط و به جهت تصفیه و ترقیق این اخلاط قهوه می تواند سودمند واقع شود،

ضماد آن با عسل جهت جبر عضو در رفته و لعوق آن با عسل جهت سرفه حار رطب مفید است. و در منفعت آن برای بواسیر و جذام نیز قول هایی وجود دارد. قهوه به خصوص به صورت نیم بریان برای سرفه بلغمی و نزله ها و رخاوت معده را به تجفیف رطوبات و صعود بخارات آن به دماغ و اسهال و کثرت نوم و تشنگی و عطسه مناسب است.

مهم ترین ضرر قهوه را گفته اند که موجب ضعف قلب می شود. از مضار دیگر قهوه این است که گفته اند صداع می آورد و باعث بیداری و لاغری بدن و صفرت لون و قطع شهوت باه و تقلیل منی و خفقان و نفخ و قولنج و مالیخولیا و کابوس و خشک نمودن آلات تنفس و درشتی آن و مولد بواسیر است و به طور کل برای مبرودین و مرطوبین و کسانی که دچار غلبه اخلاط فاسده هستند بسیار مضر است.

 بیشتر این مضرت های یاد شده در مورد قهوه ی کهنه ی بسیار بریان کرده ی سیاه شده است نه قهوه ی خام به خصوص که قشر آن که در بعضی امزجه شاید محرک باه و هاضم طعام باشد. از دلایل اشتیاق زیاد افراد به قهوه را حرارت مزاج و خوردن زیاد خرما و میوه های گرم گفته اند. همچنین به دلیل این که خواب را دور می کند مورد رغبت زهّاد و شب نشینان است.

در هر صورت گفته اند که اغراق در بیان منافع و مضار قهوه نادرست است که اکثراً به عادت و قوّت و حرارت و برودت مزاج و قلت و کثرت آشامیدن آن برمی گردد و هیچ یک کلی نیستند

 گفته اند کسانی که مزاج گرم دارند قهوه به سبب آن که حرارت را کم می گرداند و به سبب کمی حرارت رطوبات کمتر تحلیل می رود و از این رو گاه است که ایشان را خواب می آورد و از آن جمله شخصی را دیدم که مزاج او کمال حرارت داشت و بدان سبب شب ها خواب نمیکرد و مانند کسی که سرسام داشته باشد اضطراب می کرد چون دو سه شب به قهوه مداومت نمود توانست بخوابد.

قهوه مضر قلب است بنابراین اگر با مروارید استعمال نمایند بهتر است خصوصاً در درمان حصبه و آبله به جهت آن که مروارید در حصبه و جدری نافع است. همچنین استعمال آن جهت تقویت قلب با زعفران که چند طاقه در حین طبخ در آن اندازند نیکو است. آشامیدن چند فنجان برای رفع خستگی سفر باعث شکفتگی طبع است.

قهوه نباید در امتلا و ناشتا خورده شود و بهتر است ابتدا کمی غذا صرف شده سپس قهوه بنوشند.

مصلحات

برای قهوه مصلحاتی چون زنجبیل، نبات، گلاب و دواءالمشک گفته شده است. اما بهترین مصلحات قهوه را که طعم و رایحه ای نیکو و لذیذ بدان می بخشد عنبر اشهب و سپس زعفران گفته اند. حکیم عقیلی خراسانی در مخزن الادویه به نقل از شیخ داود انطاکی نوشته است که برای نشاط و رفع کسالت باید که شیرینی و روغن پسته و روغن بسیار همراه با قهوه میل کند.

میرعمادالدین می گوید قهوه ی سرد به غایت بد و فاتر آن نیز خیلی خوب نیست. همچنین در مورد میزان مصرف قهوه آمده است در هر روز به یک دفعه اکتفا شود و تکرار مصرف آن خوب نیست. در مخزن الادویه آمده است خوردن شیر با قهوه خطا بوده و خوف احداث برص وجود دارد.

پاورقی

* به رنگ گردو که در واقع همان رنگ قهوه ای است.

** تب که یک روز آید و دو روز نیاید چون در سه شبانه روز هیجده ساعت می گیرد و آن ربع سه شبانه روز است، از این رو ربع خوانده میشود.

مراجع

۱ . عقیلی خراسانی شیرازی، محمد حسین. مخزن الادویه

۲. عقیلی خراسانی شیرازی، محمدحسین. قرابادین کبیر

۳. مؤمن تنکابنی، میرمحمد. تحفه المؤمنین

۴. طبیب شیرازی، میرعمادالدین محمود بن مسعود. رساله افیونیه

۵. انصاری شیرازی، علی بن حسین. اختیارات بدیعی

۶. هروى، موفق الدین منصور بن على. الابنیه عن حقائق الادویه (یا روضه الأنس و منفعه النفس)

2 نظرات
  1. سجاد می گوید

    سلام.این نوشتاردارای الفاظی هست که قابل فهم برای افرادعادی نیستندوبایدبه زبان ساده ترگفته شوند

    1. admin می گوید

      سلام بله چون عموم مخاطبین سایت ، محققین طب سنتی هستند نه افراد عادی ، مطالب عمومی در شبکه های اجتماعی ما منتشر می‌شود که به زبان ساده است

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.